وقتی رابطه عاشقانه ای را تمام میکنیم معمولاً دلایل اتمام آن رابطه را فراموش میکنیم و یادمان میرود چرا و به چه دلیل آن رابطه تموم شد! همچنین تلخی ها، سختی ها و استرسی که در آن رابطه تحمل کردیم را هم به یاد نمی آوریم.
تنها چیزی که تمام فضای ذهنی ما را اشغال میکند دلتنگی و خاطرات خوب رابطه هست! حتی اگر آن خاطرات محدود باشند. وقتی به این مسائل خوشایند فکر میکنیم دلتنگ و دلتنگ تر میشویم و از تمام کردن آن رابطه پشیمان!
یک راه کار مؤثر در این مواقع این است که تسلیم خاطرات خوش نشویم و به آنها اجازه مانور ندیم. در مقابلشان بایستیم و پاسخ منطقی به این افکار بدهیم. همچنین با تجسم خاطرات منفی، تلخی ها، بدی ها و اضطراب های مرتبط با اون فرد و رابطه، بار هیجانی منفی رو هم یادآوری کنیم و در مقابلش قرار بدهیم.
همینطور دلایل تمام کردن رابطه را به یاد بیاوریم و بررسی کنیم. این مدل مدیریت ذهن و فکر و هیجان بسیار کمک کننده است. اگر ما فقط اجازه بدهیم افکار خوشایند و خاطرات خوب که چه بسا خیلی هم کم و محدود بودند به تنهایی در ذهن ما وجود داشته باشند و دائم به آنها بپردازیم و تسلیمشان بشویم نه تنها فراموش کردن آن فرد سخت تر میشود و دلتنگی بیشتر، بلکه ممکن است باعث شود دوباره به آن رابطه مخرب برگردیم.
شکست عشقی را چگونه درمان کنم؟!
شکست عشقی را چگونه درمان کنم؟!