دلایل افسردگی

نشانه ها و دلایل افسردگی

ممکن است شما در طی روز احساس غمگینی کنید
یا حتی چندین روز را بدون دلایل افسردگی با غمگینی سپری کنید.
افراد معمولا در این مواقع فکر میکنند به افسردگی مبتلا شده اند،
در صورتیکه افسردگی با غمگینی فرق میکند.
افسردگی علائمی دارد که باید دو هفته پیاپی ادامه داشته باشد،
همچنین این علائم 9 تا هستند که فرد حداقل 5 تا از آنها را باید داشته باشد.
بنابراین بهتر است با داشتن یک یا دو نشانه افسردگی در زمان کوتاهی به خود برچسب افسردگی نزنید.

علائم افسردگی عبارتند از:

1. خلق پایین(غمگینی)
2. بی لذتی
3. کم یا زیاد شدن وزن(حداقل باید وزن فرد در یک ماه 5./. کاهش یا افزایش یابد)
4. کم یا زیاد شدن خواب
5. کمبود انرژی(شکایت اصلی افراد افسرده کمبود انرژی است که انگار توان انجام هیچ کاری را ندارند)
6. پایین آمدن عزت نفس یا احساس گناه
7. مشکل عدم تمرکز و تصمیم گیری
8. علائم روانی-حرکتی(اکثرا کندی روانی-حرکتی و ندرتا برانگیختگی روانی-حرکتی)
9. تفکر دائمی به مرگ یا خودکشی

همانطور که اشاره شد از 9 علامت ذکر شده 5 علامت باید وجود داشته باشد
که حتماً یکی از آنها باید خلق پایین یا بی لذتی باشد.
همچنین این علائم باید دو هفته به صورت پیاپی حضور داشته باشند.
افسردگی انواع مختلفی دارد که دراین مطلب تلاش بر این است که به شکل ساده و غیر تخصصی شرح داده شوند.

انواع افسردگی:

1. افسردگی اساسی:

   افسردگی اساسی یا افسردگی ماژور به افسردگی شدید رایج است
   اما در واقع فردی که هیچ کدام از انواع افسردگی های ذکر شده را ندارد را افسرده اساسی مینامند
   که از نظر شدت دارای سه سطح خفیف، متوسط و شدید است.

2. افسردگی با رنج اضطرابی:

   این نوع افسردگی یک افسردگی خفیف است همراه با اضطراب خفیف.

3. افسردگی مختلط  یا میکس:

   این افسردگی حداقل 3نشانه از نشانه های مانیا/هیپومانیا را دارد.
   مانیا سرخوشی شدید و هیپومانیا سرخوشی خفیف است.

4. افسردگی با ویژگی های ملانکولیک (مالیخولیا):

   این نوع افسردگی را افسردگی درون زاد مینامند به این دلیل که کاملا مبنای زیستی دارد
   و عامل راه انداز محیطی ندارد.
   علامت اصلی آن بی لذتی است.

5. افسردگی آتیپیک (نامتعارف):

   در فرم متعارف افسردگی با کاهش اشتها، خواب و وزن مواجه هستیم
   اما در این نوع فسردگی با افزایش این موارد مواجه می شویم.

6. افسردگی با ویژگیهای سایکوتیک:

   این نوع افسردگی با ویژگی های روان پریشانه مثل توهم و هذیان همراه است.

7. افسردگی با کاتاتونیا:

   نام دیگر این نوع افسردگی روان پریشی یا سایکوز حرکتی است
   که در آن علائم روانی حرکتی یعنی کندی روانی حرکتی یا یرانگیختگی روانی حرکتی را مشاهده میکنیم.

8. افسردگی با شروع پیش زایمانی:

   اگرافسردگی در دوران بارداری یا تا 4 هفته بعد از زایمان آشکار گردد
   و ملاکهای افسردگی اساسی به طور کامل براورده نشود افسردگی با شروع پیش زایمانی است.

9. افسردگی با الگوی فصلی:

   زمانی که تمام دوره های افسردگی در پاییز یا زمستان رخ دهد گفته می شود که افسردگی فصلی است.

10. افسردگی مینور:

    این نوع افسردگی حالتی است که فرد ملاکهای افسردگی اساسی را از نظر مدت براورده می کند
    ولی تعداد و شدت علائم برای تشخیص گذاری کافی نیست.

11. افسردگی مضاعف:

    افسرده خویی (حالتی از افسردگی خفیف) به اضافه افسردگی اساسی

12. افسردگی سندرم خستگی مزمن:

    در این نوع افسردگی، با شخصی مواجه هستیم که به علت مشغله زیاد فرصت نشان دادن افسردگی خود را به صورت مرسوم را ندارد،
    بلکه با علائم بدنی نمایش می دهد.
    در سندرم خستگی مزمن فرد فوق العاده نسبت به محرک حسی (نور، صدا و…) حساس می شود
    و کل بدنش دچار کوفتگی و درد عضلانی می گردد.

افسرده خویی چیست؟
افسرده خویی فرم مزمن اما خفیف افسردگی است که در بزرگسالان 2 سال و در کودکان 1 سال طول میکشد.

احتمال بروز افسردگی در  سن 20 الی 30 سالگی بیشتر است.

علائم افسردگی به شناختی، هیجانی، فیزیولوژیکی، انگیزشی و رفتاری تقسیم می شوند
که در علائم فیزیولوژیکی با تغییر اشتها، وزن، یبوست، اختلال درخواب، اختلال درسیکل عادت ماهیانه در خانم ها
و بیزاری در فعالیتهای جنسی مواجه هستیم.

دلایل افسردگی

در ایجاد افسردگی دو رویداد شکست خوردن و از دست دادن حائز اهمیت می باشد.
معمولاً افسردگی به سراغ افرادی که در رویدادهای مهم زندگی خود مثل کار یا تحصیل شکست می خورند می آید.
یا افرادی که عزیزی را به هر دلیل از دست می دهند.
همچنین مکاتب مختلف روانشناسی دلایل افسردگی را به طور مختلف ارائه کرده اند.

مکتب زیستی “تغییرات ناقل های عصبی” را عنوان می کند که مهمترین آن “کاهش سروتونین” است.

مکتب رفتاری به طور سنتی دلایل افسردگی را ذکر میکند:

1. کاهش دریافت تقویت (تشویق)
2. تغییر در روند معمول زندگی
3. عدم توانایی در برقراری روابط

مکتب روانکاوی هم دلایل افسردگی مختلفی را عنوان میکند، از جمله:

• فروید افسردگی را خشمی میداند که متوجه خود است.
• ادوارد بیبرینگ افسردگی را ناشی از فاصله بین خود واقعی و خود آرمانی می داند
  

  در واقع در فرد افسرده کمال گرایی چک میشود چون میتواند یکی از دلایل افسردگی باشد.
  فرد کمال گرا توقع بسیار زیادی از خودش دارد و به سختی از خودش راضی می شود
  همچنین به سختی خودش را تشویق میکند.
  فرد کمال گرا نسبت به خودش بسیار سخت گیر است.
  احساس نرسیدن و شکست همیشه همراهش است و همین یکی از دلایل افسردگی است.

• سیلوانا آریتی تبیین متفاوتی از افسردگی ارائه می دهد
  و بیان می دارد افرادی که نه برای دل خود بلکه برای دیگران زندگی میکنند دچار افسردگی میشوند.

سایر دلایل افسردگی

ناتوانی در حل مسائل و مشکلات زندگی هم یکی از دلایل افسردگی است
که خصوصاً درمواجه با مراجعین مبتلا به افسردگی بسیار مشاهده می شود.
افرادی را میبینیم که تفکر راه حل مدار دارند و در مواجه با مسائل زندگی بر راه حل ها تمرکز می کنند.
برعکس این افراد کسانی هستند که بر مشکلات تمرکز می کنند و باور دارند که هیچ راهی وجود ندارد.
بنابراین در خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند.

سبک زندگی معیوب به عنوان یکی دیگر از دلایل افسردگی

همچنین می توان از سبک زندگی معیوب به عنوان یکی دیگر از دلایل افسردگی نام برد.
افرادی که مهارت برنامه ریزی و مدیریت زمان را ندارند معمولاً مشکلات زیادی در امور روزمره خود دارند
و دچار خستگی، اضطراب و فرسودگی می شوند
و در نتیجه در خطر ابتلا به افسردگی هستند.
همچنین نداشتن مهارت های دیگر مثل مهارت غلبه بر خلق منفی، مهارت حل مسئله،
مهارت کنترل خشم، مهارت مدیریت استرس و مهارت ارتباط مؤثر نیز فرد را در برابر افسردگی آسیب پذیر می کند.

یکی دیگر از دلایل افسردگی عدم توازن بین تفریح و کار

همچنین عدم توازن بین تفریح و کار یا به عبارت دیگر اهمیت ندادن
و جدی نگرفتن تفریح به عنوان یکی از دلایل سلامت روانی نیز یکی از مولفه های سبک زندگی نادرست و در نتیجه ابتلا به افسردگی است.