همه ما میدانیم که کنترل یا تغییر دادن دیگران سخت است، اما باز هم اصرار داریم که اینکار را انجام بدهیم! شاید چون اینکار را لازم میدانیم. اما اگر بدانیم که با ایجاد تغییرات در خود، میتوانیم مشکلات را حل کنیم، احتمالاً تغییر دادن دیگران و شرایط را فراموش میکنیم. همچنین میتوانیم روی افراد تأثیر گذار باشیم و با رفتار و عکس العمل های مناسب آنها را تحت تأثیر قرار بدهیم.
از طرفی میتوانیم نگرش و هیجانات خودمان را مدیریت کنیم که در مواجهه با چالش ها، احساسات منفی و غیر قابل تحملی را تجربه نکنیم. مثلاً اگر فردی برخورد نابجایی با من انجام داده است، نیازی نیست دنبال تغییر دادن آن فرد باشم یا اینکه بخوام حتماً به او ثابت کنم که برخورد تو نادرست بوده است.
به عبارت دیگه برای اینکه از این برخورد کمتر آسیب ببینم و احساسات منفی کمتری را تجربه کنم بهتر است روی هیجانات، افکار و نگرش خودم کار کنم، نه روی فرد مقابل. چرا که تنها چیزی که تحت کنترل من است همینهاست.
پذیرش این موضوع بسیار کمک کننده است، از طرفی باعث رشد و تعالی من خواهد شد. همچنین تغییر یا کنترل کردن دیگران مضرات زیادی دارد. هم برای شخصی که میخواهیم کنترلش کنیم و هم برای خودمان. یکی از آنها ایجاد مقاومت بسیار زیاد برای فرد مقابل و ایجاد فرسودگی برای خود ما است. بنابراین بهترین راه، پرداختن به خودمان است.