اختلالات یادگیری در کودکان
تعریف اختلال یادگیری: کودک با وجود اینکه هوش طبیعی دارد و آموزش کافی دیده است
در یادگیری یک درس خاص ضعیف تر از سطح هوشی، تحصیلی یا رشدی (سنی) خود عمل می کند.
باید توجه داشت که اگر می خواهیم در فردی این اختلال را تشخیص گذاری کنیم
حتما باید بررسی کنیم که فرد مشکل هوشی نداشته باشد و آموزش کافی دیده باشد.
اگر عدم پیشرفت به دلیل اموزش ناکافی یا ناتوانی عقلانی باشد اختلال یادگیری قابل تشخیص گذاری نیست.
به همین دلیل بیان می شود که
اگر فردی ناتوانی عقلانی داشته باشد به احتمال قریب به یقین میتوان بیان داشت که
به صورت همزمان دارای اختلال یادگیری نیست
چون اگر فرد مشکل ناتوانی عقلانی داشته باشد
و یادگیری او متناسب با توان عقلانی اش باشد این اختلال قابل تشخیص گذاری نیست.
برای تشخیص گذاری اختلال یادگیری معمولا یک تست هوش وکسلر گرفته می شود
و یک آزمون پیشرفت تحصیلی مثل آزمون پیشرفت تحصیلی وکسلر
و اگر فاصله بین توانایی عقلانی و پیشرفت تحصیلی بیش از دو سال باشد
یعنی پیشرفت تحصیلی بیش از دو سال از توانایی عقلانی فرد عقب افتاده باشد
اختلال یادگیری خاص قابل تشخیص گذاریست.
انواع اختلال یادگیری
1-اختلال خوانش پریشی یا نارسا خوانی (دیس لکسیا): اگر فرد با وجود اینکه هوش طبیعی داشته باشد و آموزش کافی دیده باشد
در یادگیری خواندن ضعیف تر از سطح هوشی، تحصیلی و رشدی (سنی) خود عمل کند
اختلال دیس لکسیا تشخیص گذاری می شود.
2-اختلال نوشتار پریشی یا نارسا نویسی (دیس گرافیا): اگر فرد با وجود اینکه هوش طبیعی داشته باشد و آموزش کافی دیده باشد
در یادگیری نوشتن ضعیف تر از سطح هوشی، تحصیلی و رشدی (سنی) عمل کرده باشد
اختلال دیس گرافیا تشخیص گذاری می شود.
3-اختلال محاسبه پریشی(دیس کالکولیا): اگر فرد با وجود اینکه هوش طبیعی داشته باشد و آموزش کافی دیده باشد
در یادگیری ریاضی ضعیف تر از سطح هوشی، تحصیلی و رشدی (سنی) عمل کرده باشد
اختلال دیس کالکولیا تشخیص گذاری می شود.
روش ارزیابی و تشخیص
ارزیابی تکوینی رفتار دانش آموز را به منظور پیگیری پیشرفت تحصیلی اش، مستقیما میسنجد.
ارزیابی تکوینی بر مقایسه عملکرد دانش آموز با سایر دانش آموزان تأکید کمتری می کند
و بیشتر بر چگونگی عملکرد دانش آموزان بر اساس توانایی ها تأکید می کند.
اگر چه انواع متعددی از الگوهای متنوع تکوینی وجود دارد
ولی حداقل 5 ویژگی مشترک در تمام ارزیابی های تکوینی وجود دارد.
1-ارزیابی توسط معلم کودک انجام می شود تا روانشناس مدرسه یا کارشناس تشخیص.
2-معلم رفتارهای کلاسی را به طور مستقیم ارزیابی می کند.
3-معلم در دوره زمانی مختلف و مکررا رفتار دانش آموز را مشاهده و ثبت می کند.
4-معلم از ارزیابی تکوینی برای تشخیص پیشرفت دانش آموز به سوی هدف های آموزشی استفاده می کند.
5-معلم برای بررسی کارامدی برنامه ریزی اموزشی از ارزیابی تکوینی استفاده می کند.
اطلاعات مربوط به شیوع، تفاوت جنسیتی ،عوامل زمینه ساز و اختلالات هم زمان با اختلالات یادگیری:
شیوع اختلال یادگیری در زمینه های تحصیلی خواندن، نگارش و ریاضیات، 5 تا 15 درصد در کودکان دبستانی و در بزرگسالان تقریبا 4 درصد است.
وزن کم در هنگام تولد و مصرف نیکوتین توسط مادر باردار خطر ابتلای به اختلال یادگیری را افزایش می دهد.
از نظر ژنتیکی در خویشاوندان درجه اول افراد مبتلا به اختلال یادگیری بالا تر است.
اختلال یادگیری در پسران شایع تر از دختران است به گونه ای که شیوع اختلال یادگیری در پسران 2 الی 3 برابر دختران است.
اختلال یادگیری با اختلالات اضطرابی ، افسردگی و افسردگی دوقطبی همایند است.
درمان اختلال یادگیری:
- روش تغییر رفتار: باید به خاطر داشت که روش های تغییر رفتار،
بیش تر برای کسانی به کار گرفته می شود که مشکل اساسی ان ها نابهنجاری های رفتاری است
اما در بسیاری از موارد نارسایی های یادگیری تکنیک ها و روش هایی از تغییر رفتار
همچون شرطی شدن فعال، بازی نقش ها، الگوهای رفتاری
و اقتصاد امتیازی را نیز می توان در پیوند یا همراه روش های ویژه آموزشی و تربیتی به کار برد. - شیوه دوجانبه و آموزش داربستی: این شیوه ازین نظر دوجانبه نامیده می شود که حاصل تعامل کودک با فرد اموزش دهنده است.
در این روش تکالیفی برای کودک ارائه می شود که کودک به تنهایی قادر به انجام آن تکلیف نیست
ولی با کمک و راهنمایی فرد آموزش دهنده کودک می تواند از پس انجام دادن تکلیف براید
و به مرور که با انجام مکرر تکلیف مهارت کودک افزایش می یابد فرد آموزش دهنده عقب نشینی میکند
و کمک و راهنمایی کمتری ارائه می دهد تا نهایتا فرد به تنهایی از پس این تکلیف برآید
در این حالت منطقه مجاور رشد توسعه می یابد و کودک امادگی این را دشوارتری برای او ارائه دارد که تکلیف شود. - روش سازماندهی مجدد اعصاب مرکزی: این روش توسط دلاکتو برای ترمیم و اصلاح نارسایی های کودکان با نارسایی های یادگیری پیشنهاد شده است.
وی معتقد است با این روش که مبتنی بر شناخت و سپس اصلاح فعالیت های حاصل از مغز و اعصاب است
می توان مشکل کودکان با نارسایی های یادگیری را که اغلب از نامنظمی از سیستم اعصاب مرکزی ناشی میشود مرتفع ساخت.
خانوم دکتر محمدی نیا عالی هستن از هر لحاظ