چه مردانی مناسب ازدواج نیستند.
مردان پارانویید:
مردان پارانویید یا شکاک مردانی مشکل ساز و به قولی مشکل سازترین برای همسری هستند.
شک بی دلیل و شدید این مردان هرگز از بین نخواهد رفت،
آنها به همه مردان دیگر بدبین هستند و فکر میکنند همه مردان دنیا عاشق همسرشان هستند
و بالاخره روزی همسرشان را از آنها خواهند گرفت.
آنها حتی به خانومها هم بدبین هستند
زیرا فکر میکنند همسرشان را از راه به در میکنند.
در اوایل آشنایی این مردان، مردانی بسیار جذاب به نظر می آیند،
به دلیل توجه، مراقبت و حمایت زیادی که از خود نشان میدهند بسیار عاشق پیشه به نظر می آیند.
در حالی که همه این رفتارها ناشی از بدبینی و کنترل گر بودن آنهاست.
این مردان معمولا با این دلیل شروع میکنند که فضای جامعه آلوده و فاسد است
ولی بعدها صراحتا شک خود را به همسرشان بازگو می کنند و به او تهمت میزنند.
آنها فضای بسیار محدودی برای همسرشان ایجاد میکنند و کاملا مخالف ارتباط هستند.
ارتباط با دوست و فامیل معمولا معنایی برای آنها ندارد.
معمولا مخالف کار و تحصیل همسرشان هستند.
احتمال به کار بردن خشونت های فیزیکی علیه همسر در این افراد بالاست.
در زمان آشنایی این افراد سوالهایی در زمینه اطمینان طلبی در مورد حساسیتهایی که دارند می پرسند،
مثل اینکه قبلا با چند نفر ارتباط داشتی؟
با پسر خاله یا پسر عموهات ارتباطت چقدره؟
و…
این افراد نسبت به درمان مقاوم هستند زیرا اصلا قبول ندارند که اختلال دارند.
پارانویید یکی از انواع اختلالات شخصیت است.
مردان اسکیزویید:
این گروه مردانی بسیار منزوی هستند و عاشق تنهایی خود هستند.
دلتنگ کسی نمی شوند و نیازی هم به حضور کسی ندارند.
معمولا به اصرار و بخاطر والدینشان ازدواج میکنند.
بعد از ازدواج مشکلات آنها با همسرشان در حوزه صمیمیت است،
یا بهتر است بگوییم شکایت همسر این افراد بی محبتی، سردی و بی عاطفگی است.
به برقراری رابطه جنسی علاقه ای ندارند
و همین باعث احساس طرد شدگی و عدم اعتماد به نفس همسرشان میشود.
گاهی از زبان همسران این افراد می شنویم که انگار بود و نبود من برایش مهم نیست، انگار هیچ نیازی به من ندارد.
همچنین انزوای بیش از حد این افراد باعث می شود خیلی علاقه ای به رفت و آمد با دیگران و حتی تفریح نداشته باشند
و همین باعث کسالت در زندگی زناشویی آنها می شود.
این افراد به ندرت عصبانی میشوند زیرا تقریبا چیزی در دنیای بیرون برایشان مهم نیست،
نه تعریف و تمجید یا خوبی های دیگران خوشحالشان میکند،
نه انتقاد یا بدی های اطرافیان آنها را می رنجاند.
این افراد بسیار آرام هستند و به همین دلیل در دوران آشنایی بسیار محجوب به نظر می رسند
و به عنوان کیس مناسب برای ازدواج شناخته می شوند.
دقت کنید وقتی از این افراد نظر بخواهید معمولا این جمله را می شنوید که فرقی نمیکنه هر چی خودت دوست داری.
به علت شخصیت آرامی که دارند همه افراد آنها را به عنوان فردی مظلوم و بی آزار و حتی بهترین همسر میشناسند
بنابراین همسران این افراد درک نمیشوند و ترس از بازگو کردن مشکلات خود دارند.
این افراد به درمان مقاوم هستند زیرا اصلا قبول ندارند که اختلال دارند.
اسکیزویید یکی از انواع اختلالات شخصیت است.
مردانی تمایز نیافته:
بند ناف این افراد از خانواده شان هنوز جدا نشده و جدا نیز نخواهد شد.
آنها وابستگی عجیب و بیمار گونی به خانواده شان دارند، بدون آنها تفریح و مهمانی و خوش گذرانی معنا ندارد.
این افراد خود را مسئول خوشبختی، بدبختی، بیماری، سلامتی، موفقیت
و شکست افراد خانواده شان میدانند در واقع انگار احساس دین دارند به خانواده شان، دینی که هرگزادا نخواهد شد.
همه تصمیمات را با اجازه آنها میگیرند و آنها را در همه امور زندگی مشترک خود دخالت میدهند.
طوری زندگی میکنند که انگار برای خانواده شان زن گرفته اند
و همه کارهایی که خودشان انجام میدهند را همسرشان نیز باید برای خانواده شان انجام دهد.
این افراد هیچ استقلالی از خودشان ندارند و توقع دارند همسرشان هم همینطور زندگی کند و اعتراضی نداشته باشد،
در واقع اصلا قبول ندارند که این سبک زندگی مشکلی دارد
و مشکل را به ناسازگاری و بدبینی همسرشان نسبت میدهند.
توهین ها و بی احترامی هایی که به همسرشان میشود را ندید میگیرند و گاهی حتی نمی بینند.
مشکل همسران این افراد در اولویت نبودن است.
در زمان آشنایی این افراد نشانه های وابستگی خود را به این صورت نشان میدهند که معمولا خود را با خانواده شان معرفی می کنند
و بیش از حد معمول از خانواده خود صحبت میکنند و به طرز شدید و بیش از حد نیاز، تأکید بر احترام به خانواده شان دارند.
گاهی هم شرط و شروطی از این قبیل دارند که باید با خانواده ام زندگی کنیم یا هر شرطی از این قبیل.
گاهی به طرز اغراق آمیزی از افراد خانواده شان تعریف میکنند
و برای آنها جایگاه بسیار بالاتری از آنچه هستند قائلند طوری که باعث تعجب شما میشود.