آیا تاکنون با چنین صحنه ای روبرو شده اید؟
کتاب، با صدای شدیدی بر روی زمین پرت می شود در حالی که کودک شما زار زار گریه می کند،
می گوید: نمی تونم! بدین ترتیب، او با گریه و لجبازی با مسائل ریاضی برخورد می کند.
آیلین، وقتی به ستوه می آید تمام مسایل را درون خود می ریزد،
مریم، مشکلات درسی را در بیرون مدرسه با دعوا بروز می دهد
و حامد، کاغذها را یکی پس از دیگری مچاله می کند.
مقاومت و صبر در مقابل خستگی، در زمان بلوغ افزایش می یابد.
یک کودک دو ساله هنوز طرز رویارویی با خستگی را نیاموخته و نمی داند که چگونه دست کشیدن از کار را به تأخیر بیندازد.
بنابراین، وقتی تلاشش بی ثمر می ماند، زود خسته می شود و دست از کار می کشد.
وقتی این کودک بزرگتر می شود، می آموزد که چه طور برای حل مسأله یا مشکلی سماجت کند، حتی اگر در ابتدای کار موفق نباشد.
او خواهد کوشید که برخورد بهتری با مسایل داشته باشد و تمام راه حل های یک مشکل را بررسی کند.
اگر کودک شما در مقابل فشار و خستگی به ستوه می آید، باید به او کمک کنید از عهده این مشکل بر آید.
مدرسه باید محل پیشرفت و ایجاد زمینه های موفقیت باشد نه اینکه به یک عامل ایجاد فشار و تنش تبدیل شود.
هنگامی که خواسته های مدرسه با توانایی های کودک هماهنگی ندارد
و یا وقتی کودکی که همیشه از عهده مشکلات بر می آمده، علایم و آثار خستگی و به ستوه آمدن را نشان می دهد،
باید چنین نتیجه بگیریم که ادامه این حالت با پیشرفت او مغایرت دارد.
به علل احتمالی توجه کنید و اگر می توانید به حل و رفع آنها بپردازید.
سپس به کودک بیاموزید تا واکنشی متفاوت و البته بهتر نسبت به عدم موفقیتش نشان دهد.
✅ منشاء ایجاد فشار را شناسایی کنید:
وقتی کودک به ستوه می آید نشانگر آن است که فشاری از درون وجود دارد که او را وادار به رسیدن به هدفی میکند
که رسیدن به آن برای کودک غیرممکن به نظر می رسد.
پرسش های زیر به شما کمک میکند تا علل مسایل و مشکلات کودک را کشف کنید.
- آیا کودکتان خیلی خسته می شود؟
اطمینان یابید که کودکتان به اندازه کافی استراحت میکند.
همه کودکان وقتی خسته می شوند، مشکلات و روابط زندگی را سخت تر از آنچه هست، می بینند. - آیا برنامه های کودکتان خیلی سنگین است؟
اگر خودمان هم برنامه سنگینی داشته باشیم و مسئولیت های گوناگونی را بر عهده گیریم، سرانجام به ستوه می آییم و خسته می شویم.
بنابراین، با دقت به برنامه روزانه کودکتان توجه کنید و ببینید آیا او زمان کافی برای استراحت، مطالعه و بازی دارد یا خیر؟
اگر برنامه خیلی سنگینی دارد، قدری فعالیت غیر درسی در برنامه کودکتان بگنجانید. - آیا کودک شما کمال طلب است؟
برخی کودکان از خودشان توقعات غیرمنطقی دارند و استانداردهای آنها غیرواقع بینانه است؛
اما بعضی دیگر، مشکلشان این است که نمی خواهند از دیگران کمک بخواهند و یا اینکه از کمک خواستن واهمه دارند.
برای کاستن از فشار وارده بر کودک، احتمالا لازم است به اصلاح افکار کمال طلبانه کودک بپردازیم. - آیا کودکتان می تواند بر روی احساس به ستوه آمدنش، اسم بگذارد؟
اگر نمی تواند دریابد که چه مسأله ای او را آزار می دهد، به او بیاموزید که پس از نامگذاری و نشانه گذاری احساسش، آن را به درستی بیان کند. - آیا یک منشاء خارجی باعث پیدایش فشار شده است؟
آیا انتظار زیادی از کودک دارید؟
آیا از او توقع دارید در تمام دروس، از جمله: فارسی، ریاضیات، فوتبال، پینگ پنگ، جغرافی و… بهترین باشد؟
آیا مدرسه یا معلم کودکتان بیش از حد از او انتظار دارند؟ - آیا کودکتان موقعیت و شرایط موفقیت را دارد؟
شما باید ترتیبی بدهید که کودکتان نسبت به خودش احساس خوبی داشته باشد
و در عین حال، این نکته را دریابد که سخت کوشی، پاداش مخصوص خود را دارد.
اطمینان یابید که او به اندازه کافی تجربه مثبت دارد تا بتواند اعتماد به نفسش را حفظ کند و «خود» را نبازد.
با معلم کودک، صحبت کنید و از او بخواهید نقاط قوت کودکتان را در کلاس یادآوری کند
و به او و همکلاسی هایش نشان دهد که کودکتان نقاط قوت زیادی دارد.
او را در فعالیت هایی وارد کنید که می تواند در آنها موفق باشد.
✅ پاسخ های جدیدی را در مقابل خستگی و به ستوه آمدن به کودک بیاموزید:
به احتمال زیاد، شما نمی توانید تمام خستگی ها و ناامیدی ها و فشارها را از دنیای کودک دور کنید؛
به عبارت دیگر، کودک شما باید راههای پذیرفته و مثبتی را بیاموزد تا بتواند با شناختن عواطف و احساسات گوناگونش با مسایل کنار بیاید.