باورهای اشتباه درباره زندگی زناشویی موفق
گاهی در ذهن زوجین باورهای نادرستی درباره زندگی زناشویی موفق شکل گرفته
که بر اساس آنها انتظاراتی از خود، همسرشان و رابطه مشترک خود دارند.
گاهی مشکلات زیادی به خاطر اعتقاد به این باورها بوجود می آید.
در این مطلب سه مورد از این باورها را مورد بررسی قرار می دهیم.
۱- زوجهای موفق همیشه کنار هم هستند:
زوجهای موفق همیشه کنار هم هستند و هیچ کاری را بدون هم انجام نمیدهند،
همه تفریحات و سرگرمی هایشان مشترک است.
آنها دوست ندارند ساعات زیادی را از هم دور باشند و هرگز تحمل نمی کنند.
این باور کاملاً نادرست و مخرب است.
شاید جدایی زوجین از همدیگر سخت باشد اما تحمل کردنش به معنای عدم علاقه نیست،
زوجین ممکن است به هر دلیلی مجبور باشند گاهی از هم دور باشند
و یکی از همسران در این مورد قدرت بیشتری برای تحمل داشته باشد
و این نشانه عدم علاقه به همسرش نیست.
تفریحات
در مورد تفریحات، زوجین حق دارند تفریحات، سرگرمی، دوستان و علایق خاص خود را داشته باشند،
افراد حق دارند فضای خصوصی برای خود داشته باشند.
مثال این مورد سالاد و کیک است،
پیوند سالم، پیوند زوجینی است که ضمن داشتن زندگی زناشویی موفق هویت خود را حفظ می کنند
که این موضوع را به سالاد تشبیه میکنیم که در ضمن قاطی شدن همه اجزا هویت خود را حفظ میکنند
و پیوند ناسالم مثل کیک است که اجزا آن طوری باهم قاطی میشود که هیچ یک از آنها به تنهایی مشخص نیستند،
مثل زوجینی که بعد از ازدواج شغل،علایق، تفریحات، سرگرمی ها، دوستان
و هر چیزی که هویت فردی آنها را شکل میدهد فراموش میکنند.
در واقع ازدواج نباید استقلال و فردیت افراد را از افراد بگیرد،
افراد میتوانند تفریحات و سرگرمی با دوستان خود یا تنهایی داشته باشند (البته در حد متعادل و نه در حدی که از وقت همسرشان بزنند).
نکته بعدی این است که طبیعی است که هر کسی گاهی حوصله هیچ کس را نداشته باشد
و نیاز به تنهایی داشته باشد و این اصلا نشانه ای برای دوست نداشتن همسرشان نیست.
گاهی افراد حتی برای علاقه مندی های خودشان یا برای کارهای شخصی و مهم خود نیز حوصله کافی ندارند
و همینطور که در این صورت نمیتوانیم بگوییم فرد خودش را دوست ندارد
و این به نظر طبیعی می آید در مورد همسر نیز همین اصل وجود دارد.
۲- زندگی زناشویی خوب، خود به خود بوجود می آید:
زندگی زناشویی خوب، خود به خود بوجود می آید و نیاز به هیچ تلاشی ندارد.
این هم یک باور اشتباه دیگراست.
برای زندگی مشترک خوب باید تلاش کرد و آن را ساخت.
در واقع اختلاف در هر زمینه ای خصوصا در سالهای اول ازدواج طبیعی است
و افراد نباید فاجعه سازی کنند. مهم نحوه حل تعارضات است.
در واقع اگر نحوه درست حل تعارض را بلد باشند،
می توانند از اختلافات به عنوان فرصت استفاده کنند،
فرصتی برای شناخت همسرشان، کمبودهای خود و همسر و راههای بر طرف کردن آنها.
۵ نوع سبک حل تعارض وجود دارد که سه نوع اول منفی و مضر و دو نوع آخر مفید و کارآمد است:
-
سبک تسلیم:
گاهی افراد در مواجهه با اختلافات کاملا تسلیم خواسته نابجای همسر یا تسلیم مشکل پیش آمده هستند
بطوریکه هیچ اعتراضی ندارند.
این سبک شاید در کوتاه مدت فایده داشته باشد اما در بلند مدت بی فایده است. - اجتناب یا فرار:
گاهی افراد از مشکلات پیش آمده فرار میکنند و هیچ تلاشی برای حل کردنشان نمیکنند.
این افراد دوست ندارند در مورد مسائل پیش آمده صحبت کنند و حتی گاهی وجود مشکل را نیز کتمان میکنند.
این سبک نه در کوتاه مدت و نه در بلند مدت مفید است. - دیکتاتوری (هر چه من میگویم):
این نیز یک سبک مخرب است که مضرات بسیاری چه در کوتاه مدت چه در بلند مدت دارد.
البته قابل ذکر است که دیکتاتوری کردن همیشه با داد و فریاد و زورگویی نیست،
گاهی با پنبه سر بریدن هم نوعی دیکتاتوریست.
افرادی که میخواهند با سیاستهای خاص خود، با گریه و قهر،
با دچار عذاب وجدان کردن و باج گیری عاطفی حرف خود را به کرسی بنشانند و به هدفشان برسند
در حال استفاده از سبک مضر حل تعارض دیکتاتوری هستند. -
مصالحه گری:
افرادی که این سبک مفید را انتخاب می کنند،
کسانی هستند که بر طبق صلاح و رضایت هر دو نفرو آنچه که برای زندگی آنها مفید است تصمیم میگیرند
و هیچ یک دنبال منافع خود به تنهایی نیستند.
در واقع این افراد مصالحه میکنند در اختلافات و هر دو نفر یک قدم از موضع خود عقب میروند تا به سمت دیگری نزدیک شوند.
مثالش گاهی خواسته من گاهی خواسته تو است.
یا به نوعی بینابینی است.
این سبک حل تعارض باعث صمیمیت و موفقیت زوجین می شود. - حل مسئله:
گاهی نمیشود مسائل را با مصالحه گری حل کرد و باید دنبال یک راه حل بود.
مثلا در مورد تربیت فرزند نمی توان گفت یکبار طبق خواسته من یکبارطبق خواسته تو با کودکمان رفتار کنیم،
بلکه باید یک راه حل مفید پیدا کرد.
این سبک حل تعارض هم مفید است و باعث صمیمیت بیشتر، تداوم و موفقیت زوجین می شود.
۳- همسران موفق در زندگی زناشویی کاملا شبیه هم هستند:
همسران موفق کاملا شبیه هم هستند و هیچ تفاوتی باهم ندارند.
در واقع پیدا کردن افرادی که کاملا شبیه به هم باشند بسیار سخت و حتی غیر ممکن است.
مهم نحوه برخورد با تفاوتهاست.
اینکه زوجین چقدر منعطف هستند و برای حل تفاوتهایشان چقدر مهارت دارند وگرنه وجود تفاوت طبیعی است.