🌀 قسمت اول 🌀
به این جمله آشنا توجه کنید: «سعی خودت را بکن، تا وقتی من بدانم داری تلاشت را میکنی از تو راضی هستم!»
ما اطمینان داریم شما بارها این جمله را به فرزندتان گفته اید،
همانطور که احتمالا والدین شما هم همین را به شما گفته اند؛
ولی واقعا سعی ات را بکن یعنی چه و بهترین حالتی که کودک شما با توانایی های ویژه خود می تواند به آن دست یابد کدام است؟
اگر واقع بین باشید چه چیزی باید از کودک خود انتظار داشته باشید؟
اگر در درس ریاضی نمره ۱۲ می گیرد، چه واکنشی نشان می دهید؟
و یا اگر بی آنکه درس بخواند در همه درس هایش نمره بیست می گیرد، معنای آن چیست؟
کسانی که کمتر از حد انتظار موفقیت کسب می کنند و هم آنها که بیش از حد به کسب موفقیت نایل می آیند،
دچار ناهماهنگی تحصیل با توانایی های شخصی شان هستند.
کسی که در تحصیل موفق نیست استعدادهای بالقوه اش در یادگیری را به کار نگرفته است
و این ممکن است به علت نبود انگیزه و علاقه به درس تحصیل باشد.
ممکن است مشکلات عاطفی، رفتاری و یادگیری، راه جبران گذشته را سد کرده باشد
و این احتمال وجود دارد که همین مسأله، سرآغاز مسایل و معضلات مادام العمر کودک شود.
کسی که بیش از آنچه انتظار می رود در درس هایش موفق است برای دستیابی به اهدافی که برای او چندان واقع بینانه و معقول نیستند، تحت فشار قرار میگیرد.
وقتی یک کودک – یا بزرگسال – بی وقفه به خود فشار می آورد که بهتر و بهتر عمل کند،
احتمال اینکه سرانجام، روزی خسته شود یا به اصطلاح «بِبُرد» وجود دارد.
چه بسا او می تواند به همان اهداف با صرف نیروی کمتر و سرعت معقول تر دست یابد،
با این تفاوت که در این حالت انرژی بیشتری ذخیره میکند،
رفتار و منش طبیعی تری خواهد داشت و انگیزه اش را از دست نخواهد داد.
والدین باید قدرت یادگیری کودک خود را دریابند و در نتیجه، خواسته ها و انتظاراتشان از او منطقی و واقع بینانه خواهند شد.
اگر به این نتیجه رسیدند که کودک شان توانایی موفق تر بودن را دارد
و یا برعکس، بیش از حد توانش زحمت میکشد، از راه حل هایی که پیشنهاد خواهیم کرد استفاده کنید.
✅ انتظارات واقع بینانه را مشخص کنید:
این کار به جمع آوری اطلاعاتی درباره کودک نیازمند است که بیشتر آنها را میتوانید از پرونده مدرسه کودک به دست آورید.
ممکن است شما به کمک روانشناس مدرسه، مشاور خصوصی یا متخصص امور آموزشی برای آزمایش کودک احتیاج داشته باشید.
○ توانایی یادگیری کودکتان را بسنجید.
کودکان، به طور خدادادی از استعداد یادگیری برخوردارند که با توجه به تأثیرات محیط اطرافشان، توانایی های کودک شکل می گیرد.
آزمونهای هوش، به این منظور طراحی شده اند که این ویژگی را با جمع آوری اطلاعاتی درباره توانایی کودک برای حل مسایل بخصوص، اندازه گیری کنند؛
ولی این مسأله که آیا این گونه آزمونها می توانند به درستی توانایی یادگیری کودک را اندازه گیری کنند یا نه مورد تردید است.
معمولا، والدین خیلی به نمره آزمون و اندازه گیری ضریب هوشی (IQ) اهمیت می دهند
و حتی در مورد آن با دوستان و آشنایان خود به چشم و همچشمی و فخر فروشی می پردازند و یا اینکه آن را پنهان می کنند؛
ولی باید بدانند که نمره ضریب هوشی، تنها یک اندازه گیری است
و نشان می دهد که کودک در آن روز و در آن آزمون، چه قدر خوب عمل کرده و نباید به آن به عنوان یک نمره دقیق و بی برو و برگرد نگاه کنند.
درست است که کودک می تواند بهتر از آنچه استحقاق دارد نمره بگیرد،
ولی بسیاری از مواقع ممکن است در امتحان، بهره هوشی او کمتر از بهره هوشی واقعی محاسبه شود.
آزمون های بهره هوشی گروهی، بدین منظور طراحی شده اند که جمعی از کودکان را آزمایش کنند
و نتیجه گیری کنند که آیا بهره هوشی آن گروه، بالای ۱۰۰ است یا زیر ۱۰۰ (۱۰۰ مقدار متوسط بهره هوشی است).
این آزمون ها را به راحتی می توان انجام داد، ولی نتیجه آن به دقت و درستی نتیجه آزمونهای تک نفره نیست؛
زیرا آن آزمون ها را یک روانشناس متخصص انجام میدهد و طوری طراحی شده اند که توانایی های کودک را در زمینه های بسیار گوناگون ارزیابی می کنند.
در یک امتحان تک نفره، آزمونگر مهارت های امتحان دادن کودک را مشاهده میکند
و برخورد او با مسایل و طرز حل آن ما و همچنین، توانایی کودک در غلبه بر خستگی را مورد ارزیابی قرار می دهد.
○ نمره بهره هوشی کودکتان را به یک متخصص نشان دهید تا آن را برایتان تفسیر کند.
سؤالاتی که باید به آنها پاسخ داده شود عبارتند از:
نمره واقعی چیست؟
آیا این یک نمره منفرد است یا نشاندهنده مجموعه ای از نمرات است؟
نمره کودک شما در کدام گروه، دسته بندی می شود؟
بیش از متوسط، متوسط، کمتر از متوسط.
آیا گروه های دیگری هم با عنوان نابغه وجود دارند؟
آیا چنین اصطلاحی صحیح است؟
نمره کودک شما در مقایسه با همکلاسی هایش چگونه است؟
با کودکی که تکالیفش را انجام نمی دهد و درس نمی خواند چگونه رفتار کنیم؟