چه کسی عاشق واقعیست؟
چطور می توان تشخیص داد که درگیر یک عشق واقعی شده ایم؟
یا کسی که ابراز عشق می کند واقعا عاشق شده است؟
به نظر سخت می آید چرا که تا به حال تعاریف زیادی از عشق شنیده ایم وقصه ها ازعشق شنیده ایم.
اما روانشناسی کار ما را آسان می کند.
علم روانشناسی عشق را به عنوان یک ظرفیت معرفی می کند، داشتن یک سری توانایی و ویژگی ها.
توانایی که در هر کسی یافت نمی شود.
تا جایی که فروید عشق ورزیدن را نشانه سلامت روان افراد می داند.
صمیمیت
یکی از این توانایی ها صمیمیت است. فردی که از نزدیک شدن به افراد نمی ترسد و نسبت به صمیمی شدن گارد ندارد.
وقتی از کسی خوشش می آید توانایی ارتباط برقرار کردن و نزدیک شدن به او را دارد.
همچنین می تواند به آدمها اعتماد کند و دچار بی اعتمادی بی دلیل نسبت به افراد نیست.
مثلا افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید هستند یکی از ویژگی هایشان داشتن شک و سوظن بی دلیل نسبت به افراد است.
آنها فکر می کنند هر کسی که به آنها نزدیک می شود
و ابراز علاقه می کند حتما قصد و غرضی دارد و در صدد آسیب زدن به آنها بر می آید.
این افراد فاقد توانایی عشق ورزی هستند و ویژگی های آنها مانع عشق ورزیشان می شود.
باورهای واقع بینانه و منطقی
یکی دیگر از این توانایی ها داشتن باورهای واقع بینانه و منطقی است.
مثلا افرادی که باور دارند همه زنها یا همه مردها بی وفا هستند.
یا باورهای شخصی از این قبیل که کسی مرا دوست ندارد و نمی تواند عاشق من شود.
این گونه افکار ترس و اضطراب و انواع هیجانات منفی را به وجود می آورند که باعث می شود فرد نتواند به کسی اعتماد کند و دلبسته شود.
بنابراین چنین فردی حتی اگر هم بخواهد توانایی عشق ورزی را نخواهد داشت.
همچنین افرادی که نیاز هیجان خواهی بیش از اندازه دارند نیز توانایی عشق ورزی را ندارند زیرا افرادی تنوع طلب هستند و عنصر تعهد در وجودشان کمرنگ است.
موءلفه بعدی نوع نگرش به عشق است.
بعضی از افراد به عشق به عنوان یک محدودیت نگاه می کنند اما عده ای عشق را معنای زندگی می دانند.
یا انواع نگرش های مثبت و منفی دیگر.
بنابراین هر کسی توانایی عاشق شدن را ندارد.
ممکن است به کسی وابسته شوند و جدایی برایشان سخت باشد، ممکن است بخاطر نیازهایشان وارد ارتباط شوند
اما توانایی عاشق شدن را ندارند چرا که عشق نوعی ظرفیت روانی و بلوغ است که مستلزم توانایی های زیادیست.
روان شناس به نام استرنبرگ عشق را دارای سه مولفه شور،تعهد و صمیمیت میداند.
اریک فروم هم می گوید که عشق توانایی یکپارچه شدن و فردیت است.