مهارت های کسب آرامش را به کودکتان بیاموزید.
همه ما هنگام آرامش و راحتی بهتر می توانیم با اتفاقات روزمره روبرو شویم.
بنابراین، به کودکتان کمک کنید تا کسب آرامش را بیاموزد و مقاومتش نسبت به خستگی و ناامیدی زیاد شود.
- به کودک بیاموزید احساسش را شناسایی و نامگذاری کند.
به کودک خردسالتان نشان دهید که احساساتش را با استفاده از نام دادن و نشانه گذاری، شناسایی کند.
برای نمونه: « آرمین، تو الان بُریدی چون هنوز تکالیف ریاضیات رو تموم نکردی در حالی که نباید این قدر طول میکشید».
در مورد کودکان بزرگتر نیز همین روش را با بحث درباره احساس کودک، انجام دهید.
با یکدیگر، حالتها و زمانهایی را که باعث ناامیدی و خستگی در انسان می شود، شناسایی کنید.
سپس، در پی راه حل و راهبردهای مناسب با آن باشید. - با خود حرف زدن مثبت را به کودک بیاموزید.
به کودک نشان دهید که چگونه وقتی در شرایط دشواری قرار می گیرید با خودتان حرف می زنید و چه قدر این حرف زدن مثبت تأثیر خوبی دارد.
برای مثال: «جدول کلمات متقاطع خیلی دشواره، من به این راحتی ها نمی تونم حلش کنم، ولی… آها این کلمه رو میدونم.
حالا دنبال ۳ افقی میریم، خب، پیداش کردم. چه طوره از یک لغتنامه استفاده کنم؟…»
به کودک بیاموزید که اگر بار اول و دوم موفق نشد باز هم به تلاش خود ادامه دهد
و این رفتار را با الگو شدن برای او، به طور عملی بیاموزید. - به کودک بیاموزید چه زمانی کمک بطلبد.
بعضی کودکان از اینکه از دیگران کمک بخواهند زیاد خوششان نمی آید، ولی بعضی دیگر تا به مشکلی برخورد می کنند، بلافاصله درخواست کمک می کنند.
به کودک بیاموزید در ابتدا بکوشد تا به تنهایی مشکلش را حل و رفع کند و نام آن را «تلاش من» بگذارد.
سپس، اگر میبینید نمی تواند در این کار موفق شود، به او بگویید که از شما کمک بخواهد.
اگر حس میکنید که از ادامه تلاشش برای درخواست کمک نامید و خسته می شود، مداخله کنید
و این روش را به کار گیرید: «چه چیزی می توانی به خودت بگویی که به تو کمک کند این کار را انجام دهی؟
به جز عصبانیت و رها کردن کار چه می توانی بکنی؟ - نقشی را بازی کنید.
در یک موقعیت مناسب و آرام، ترتیب یک بازی با کودک را بدهید.
بدین صورت که موقعیت فرضی خستگی و ناامیدی و به ستوه آمدن را به نمایش درآورید.
بگذارید کودک، ابتدا نقش یک نفر را که مثلا از حل کردن یک جدول، عاجز مانده و ناامید و خسته شده است، بازی کند و سپس، عکس این حالت نیز نمایش دهد.
او را تشویق کنید در این نمایش در هنگام ناامیدی با خودش محبت کند و تأثیر مثبت حرف زدن سازنده با خود را نمایش دهد و راه حلی برای شکلش بیابد.
شما هم نقش خودتان را بازی کنید و سپس، درباره آن موضوع با هم صحبت کنید. - در صورت عملکرد درست و مناسب، او را تشویق کنید.
اگر کودک، عصبانی شدن های معمولش را به تعویق انداخته است، به او جایزه بدهید.
همین طور اگر می بینید روش مناسبی را برای غلبه بر خستگی در پیش گرفته است، او را به شکلی مؤثر و عمیق تشویق کنید.
از روش جایزه دهی در منزل یا مدرسه بهره گیرید و پیشرفت کودک در این زمینه را تقویت کنید.
✅ سرآغاز ایجاد ناامیدی و خستگی را شناسایی کنید و کمک برسانید:
این روش، راه حلی همیشگی نیست؛ زیرا ناامیدی ها و خستگی ها همیشه ایجاد می شوند و شما نمی توانید سرآغاز آنها را پیدا کنید؛
ولی وقتی ناامیدی و خستگی بارز است، یافتن علت آن از اصول مهم است.
- مسأله را شناسایی کنید و مهارت های مربوط به حل آن را آموزش دهید.
اگر کودک، در مورد کاری که مجبور به انجام آن است و یا شدیدا به آن علاقه مند است، مشکل دارد بکوشید تا مسأله را مجزا کنید
و در صورت امکان، به کودک مهارت های لازم را بیاموزید.
اگر خودتان نمی توانید از کسی که از شرایط لازم برخوردار است بخواهید این کار را برعهده گیرد.
اغلب، دیده می شود که خود وضعیت مشکل آفرین است نه مهارت های مربوط به آن.
مثلا ممکن است کودک، در هنگام رویارویی با امتحان یا فشار روحی، عصبی و برآشفته شود. - تغییراتی را در روش کار اعمال کنید. به کودک، راه دیگری را برای دستیابی به هدفش نشان دهید.
در صورت امکان، یک کار را به چند بخش کوچک تقسیم کنید، به طوری که بتوانید هربار بخشی از کار را انجام دهید.
مثلا اگر یک بازی برای کودک دشوار است می توانید آن را برای مدتی فراموش کنید تا وقتی که کودک بزرگتر شود
و یا قانون بازی را طوری تغییر دهید که آسانتر شود.
اگر کودک از اینکه نمی تواند یک متن را به درستی و بدون خط خوردگی پاکنویس کند، به او اجازه دهید از مداد استفاده کند. - الگو باشید. همیشه خودتان هم آن طور عمل کنید که از کودکتان انتظار دارید.
اگر فرزندتان ببیند شما در مواقع به تنگ آمدن، درها را به هم میکوبید، عصبانی می شوید و کنترلتان را از دست می دهید، او هم چنین خواهد کرد.