اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
برای توضیح اختلال استرس پس از سانحه باید اول واژه تروما را بشناسیم.
تروما یک آسیب است که فرد در اثر یک عامل بیرونی مثل سیل، زلزله،
تجاوز،از دست دادن عزیزی در اثر حادثه و یا زورگیری می بیند.
نکته مهم درباره تروما فرا تحلیل بودن آن است به این معنی که فرد شوکه میشود
و نمی تواند آن را ادراک کند یا دلیل قانع کننده ای برای وقوع آن حادثه پیدا کند.
مثلا فردی که مورد تجاوز قرار گرفته نمی تواند این مسئله را هضم کند و هیچ دلیلی برای پذیرفتن آن پیدا نمی کند.
یا مثلا فردی که عزیزانش را در یک حادثه از دست داده و نتوانسته به آنها کمک کند.
در واقع ادراک و پذیرش برای آسیب رخ داده امکان پذیر نیست.
بنابراین در اختلال پس از سانحه فرد تروما را تجربه کرده
که منظور از تجربه تروما این است که یکی از حالت های زیر رخ دهد:
منظور از تجربه تروما، یکی از حالت های زیر است.
1-خود فرد در موقعیت تروما باشد.
2-یکی از نزدیکان فرد مانند همسر یا فرزند در موقعیت تروما باشد.
3-به دلایل شغلی، فرد دائما با ترومایی که برای دیگران رخ می دهد درگیر باشد،
مانند افرادی که در آتش نشانی یا بخش مراقبت های ویژه کار می کنند.
علایم اختلال استرس پس از سانحه بعد از تجربه تروما
بعد از تجربه تروما، اگر فرد دچار اختلال استرس پس از سانحه گردد،
علائمی را نشان می دهد که در چهار دسته زیر دسته بندی می گردند:
1-مزاحمت ها
2-پایین آمدن خلق
3-افزایش برپایی
4-گریز و اجتناب
منظور از مزاحمت ها این است که صحنه های تروما در خواب و بیداری فرد را رها نمیکند.
در بیداری دائما به تروما فکر میکند، در خواب دائما صحنه های تروما را در قالب رویا تجربه می کند.
گاهی مزاحمت ها با علائم تجزیه ای همراه می شوند
و فرد هنگام تجربه مزاحمت ها جنبه هایی از هوشیاری خود را از دست می دهد.
مزاحمت هایی که با علائم تجزیه ای همراه می شوند
دو نمونه از آنان عبارتند از:
- ظاهر شدن صحنه های تروما به صورت فلش بک در مقابل چشمان فرد.
- گاهی فرد کلا هوشیاری خود را نسبت به حوادث پیرامون از دست میدهد
و در قلب حادثه افتاده و کاملا تروما را به صورت واقعی تجربه می نماید.
دسته دوم علائم تغییرات منفی در شناخت ها و خلق مرتبط با رویداد است
که فرد علائم شبه افسردگی نشان میدهد.
به همان نسبتی که تروما در نظر فرد بزرگ می شود و در خواب و بیداری فرد را رها نمی کند،
بقیه ی رویدادهای زندگی اهمیت خود را از دست می دهند
و فرد از زندگی روزمره لذت نمیبرد و عوارض شبه افسردگی نشان می دهد.
این فرد انگیزه ای برای تلاش در جهت بهبود وضعیت زندگی، شغلی و تحصیلی خود ندارد و خلقش پایین می آید.
دسته سوم علائم ناشی از افزایش برپایی (برانگیختگی) است.
افزایش برانگیختگی و بی قراری منجر به اضطراب، مشکل در به خواب رفتن،
بیدار شدن های مکرر، تحریک پذیری، گوش به زنگی و یکه خوردن است.
مثلا فردی که در اثر سیل دچار اختلال استرس پس از سانحه شده
کافیست که هنگام سرشب چند قطره باران ببارد تا به دلیل گوش به زنگی تا صبح به خواب نرود
مبادا که باران شدت گیرد و منجر به سیل گردد.
گوش به زنگی مداوم در PTSD منجر به خستگی نیز می گردد.
دسته چهارم علائم گریز و اجتناب ها هستند.
فرد مبتلا به PTSD اولا تلاش میکند که اصلا به موضوع تروما فکر نکند
ولی صحنه های تروما وی را در خواب و بیداری رها نمیکند.
در مرحله بعد این فرد تلاش می کند که با موقعیتهایی که او را به یاد تروما می اندازد، قرارنگیرد (اجتناب)
و اگر ناخواسته در این موقعیت ها قرار گرفت سریع سعی می کند از موقعیت خارج گردد (فرار)
آمار
اختلال استرس پس از سانحه در زنان شایع تر از مردان است
و به نظر می رسد مقداری از این تفاوت مربوط به احتمال بیشتر مواجهه زنان با رویدادهای آسیب زایی مثل تجاوز و خشونت بین فردی باشد،
چرا که در جوامعی که این دو رویداد آسیب زا کنترل شده است تفاوت جنسیتی بارزی بین زنان و مردان وجود ندارد.
بیش از 80 درصد مبتلایان به ptsd به حداقل یک اختلال روانی دیگر مثل افسردگی، دو قطبی، اضطرابی و مصرف مواد مبتلا هستند.
عواملی که شانس ابتلا به استرس پس از سانحه را افزایش می دهند.
زن بودن
تجربه تروما در سنین پایینتر
پایین بودن ضریب هوشی
پایین بودن طبقه اقتصادی و اجتماعی
درمان اختلال استرس پس از سانحه
مواجهه درمانی
یکی از بهترین درمان های اختلال استرس پس از سانحه مواجهه درمانی است
و حرف زدن در مورد تروما یک نوع مواجهه ذهنی با تروما است و لذا باعث بهبود می شود.
البته باید توجه داشت که حرف زدن در مورد تروما اصلا کار راحتی نیست.
فردی که تروما را تجربه کرده در طی واکنش گریز و اجتناب تلاش می کند اصلا به تروما فکر نکند،
بنابراین گریز و اجتناب باعث می شود که این فرد تمایلی به حرف زدن در مورد تروما نداشته باشد،
چون لازمه صحبت کردن فکر کردن است.
هر چه زودتر فرد به روانشناس مراجعه کند
و با تکنیکهای روانشناسی و تحت نظر روان شناس بتواند صحبت کند بهبودی زودتر حاصل می شود.
همچنین درمان شناختی رفتاری که یک نوع درمان روانشناختی است نیز در درمان این اختلال مؤثر است.
از دارو درمانی نیز می توان استفاده کرد
و در نهایت حساسیت زدایی با پردازش حرکات چشم یکی از درمانهای این اختلال است
که یک نوع مواجهه درمانی است که باز پردازش حرکات چشم حرکات چشم به آن اضافه شده است.
حرکات جانبی چشم ما زیاد می شود، وقتی …
ما وقتی به شدت در مورد چیزی فکر می کنیم، حرکات جانبی چشم ما زیاد می شود.
شخصی که ترومایی را تجربه کرده و دائما مشغول فکر کردن به آن رویداد است،
دارای حرکات جانبی چشم بیش از حد معمول است.
در درمان حساسیت زدایی با بازپردازش حرکات چشم در حالی که از فرد خواسته می شود در مورد تروما صحبت کند
از او خواسته می شود که به جسمی که در دست درمانگر است
و جلوی صورت او حرکت داده می شود خیره شود و آن را با چشم دنبال کند.
باید توجه داشت که همزمان با تعقیب این شئ با چشم، امکان انجام حرکات جانبی چشم وجود ندارد.
در این حالت حرکات جانبی چشم که در اثر این اختلال زیاد شده بود کاهش می یابد
و وقتی حرکات چشم این شخص شبیه افراد عادی شد حال او نیز عادی خواهد شد.